اين وبلاگ در باره آويسا  زندگي تازه شروع شده اش است

نویسه جدید وبلاگ

ديروز خيلي بي قراري مي كردي

گذاشتم تو كالسكه

ساكت منتظر نشستي

عليرغم اينكه ترا بيشتر با آغوشي اينور و انور برده اي م و فقط موقع خريد هفتگي با بابايي سوارش شده اي

در كمال تعجب ديديم كه تو مفهوم" نشستن در كالسكه = بيرون رفتن" فهميده اي و برايت لذت بخش بوده بعد از چند دقيقه كه ديدي خبري نيست دوباره صدايت را به اعتراض در اوردي

بعد من و تو با هم رفتيم پياده روي

راستي اگه به راهپيمايي در سكوت روز شنبه موافقت شه

 تو هم مي توني بياي

بشرطي كه به سكوت ديگران اعتراض نكني

چون مصلحتي در كاره

راستي اگه نشه چي

بايد هم كاري كني آن روز كار بخصوصي انجام ندي البته اين يك دعوت به ا...تصاب نيست چون كه مي داني آن كار معنيش اقدام ...ليه امنيت مللي و مجازاتش .............






نظرات:

«الی» می‌گوید:
«نبریشا بابا...اینا دیوونن...مغز ندارن...خودشون مجوز میدن..خودشون لغوش میکنن...خودشون میریزن وسط...عکس خودشونو آتیش میزنن...بعد خودشون میگردن دنبال متهم...بچه گنا داره..از این سن بره صحنه های فجیع ببینه...!»



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی